غزلخانه
باید از عشق بسازم غزلی قابل تو | غزلی ناب و صمیمانه به وزن دل تو
انگار با من از همه کس آشناتری آیینه ای به پاکی سر چشمه ی یقین تو عطر هر رسیده و نجوای هر نسیم لالای پر نوازش باران نم نمی انگار با من از همه کس آشناتری درهای ناگشوده ی معنای هر غروب هم روح لحظه های شکوفایی و طلوع از تو اگر که بگذرم ، از خود گذشته ام انگار با من از همه کس آشناتری من غرقه ی تمای غرقاب های مرگ من چیره می شوم به هراس غریب مرگ از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام انگار با من از همه کس آشناتری اردلان سرفراز
نوع مطلب : مصطفی توفیقی - اردلان سرفراز - محسن مهرپرور، برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 17 مهر 1390 :: نویسنده : محمد آل احمد درباره وبلاگ ![]() کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم خانه متروکم از اشباح سرگردان پر است آسمانی در میان ابرهای عابرم چون صدف در سینه مروارید پنهان کرده ام در دل خود مومنم ، در چشم مردم کافرم ...... فقط دعا می کنم همانطور که احساس می کنم فکر کنم فقط دعا می کنم همانطور که فکر می کنم بنویسم فقط دعا می کنم همانطور که می نویسم فهمیده شود ...... غزلخانه در فیسبوک: http://www.facebook.com/ghazalkhane ghazalkhane_ch@ مدیر وبلاگ : محمد آل احمد مطالب اخیر موضوعات آرشیو وبلاگ پیوندها نویسندگان صفحات جانبی برچسبها آمار وبلاگ کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
موسیقی قطعه اول : Slow Dance
اثر : Chris Spheeris
آلبوم : Adagio
قطعه دوم : Nothing Else Matters
کاری از : گروه Apocalyptica
آلبوم : Inquisition Symphony
|
|